قهوه؛ وقتی حرف از «تفاوت قهوه لیبریکا و اکسلسا» می‌زنیم، داریم درباره دو انتخاب جسور برای فرار از طعم‌های تکراری حرف می‌زنیم. لیبریکا با بدنهٔ بالا و نت‌های کاکائو–چوب، و اکسلسا با اسیدیتهٔ ترد و میوه‌های تیره–ترش، دو لهجهٔ گرمسیری جذاب‌اند. اینجا مستقیم جواب می‌گیری: اگر فنجان پُربدن می‌خواهی، برو سراغ لیبریکا؛ اگر عطر درخشان و اسیدیتهٔ سرحال می‌خواهی، اکسلسا.

کافی‌لوژی، ویکی‌پدیا قهوه ایران کنار توست تا با مثال‌های واقعی از باراکو فیلیپین و لیبریکای جامبی اندونزی انتخابت را دقیق‌تر کنی. توی مسیر، درباره قیمت قهوه صحبت می‌کنیم، برای درست کردن قهوه با پوراور و موکاپات دستورهای ساده می‌دهیم، و چند نکتهٔ کاربردی برای خرید قهوه تخصصی می‌گوییم. سوال‌هایی مثل «لیبریکا برای اسپرسو خوبه؟» یا «اکسلسا تک‌منشأ بهتره یا در ترکیب؟» را هم روشن می‌کنیم. این مقاله بهت کمک می‌کند با شناخت و اعتماد، از منشاء تا دم‌آوری، بهترین انتخاب را برای خانه، کافه یا حتی گفت‌وگو با یک باریستا و تنظیم قهوه سازت داشته باشی.

بعد از خوندن این مقاله دیگه میدونیم…

  • کِی لیبریکا انتخاب بهتری از اکسلساست و برعکس
  • چه نت‌های طعمی از هرکدام انتظار داشته باشیم
  • دستور دم‌آوری سریع برای پوراور، موکاپات و اسپرسو
  • روی بسته‌های قهوه دنبال چه سرنخ‌هایی بگردیم

لیبریکا و اکسلسا از چه خانواده‌ای‌ان و چطوری به هم ربط دارن؟

قصه رو راحت و روگفتنی تعریف کنم: لیبریکا اسم یه گونهٔ قهوه‌ست (Coffea liberica) که بوته‌های قدبلند، شاخه‌های کشیده و دونه‌های درشت و بیضی‌ شکل داره. اصالتش برمی‌گرده به جنگل‌های آفریقای غربی. اکسلسا سال‌ها تو بعضی کتاب‌ها به‌عنوان یه گونهٔ جدا معرفی می‌شد، اما تو منابع جدیدتر و بازار قهوه معمولاً به‌عنوان زیرگونه/واریته‌ای از لیبریکا شناخته می‌شه (معمولاً با برچسب liberica var. dewevrei). یعنی چی؟ یعنی اکسلسا با لیبریکا خویشاوند نزدیکی داره، ولی لهجهٔ طعمی و رفتار مزرعه‌ایش اون‌قدر با بقیهٔ لیبریکا فرق داره که خیلی‌ها هنوز جدا جدا صداش می‌زنن.

نکتهٔ کاربردی برای ما قهوه‌خورهای عادی اینه: هر دو خانواده طبیعی‌ان؛ یعنی طبیعت تو مناطق مختلف انتخاب‌شون کرده، نه اینکه تو آزمایشگاه هیبریدشون کرده باشن. نتیجه‌اش هم فنجون‌هایی با شخصیت‌های متفاوت از عربیکا و روبوستاست؛ کمی «گرمسیری‌تر»، گاهی ادویه‌ای‌تر و معمولاً «غافلگیرکننده‌تر».

تکلیف طبقه‌بندی رو ساده کنیم

سرِ نام‌گذاری، منابع علمی همیشه یک‌دست حرف نمی‌زنن، اما برای کاربرد روزمره همین کافیه که بدونیم: لیبریکا و اکسلسا خویشاوندن؛ دانه‌هاشون درشت‌تر از عربیکاست، پوستهٔ ضخیم‌تری دارن، و معمولاً از نظر عطر–طعم لهجهٔ گرمسیری‌تری نشون می‌دن. پس اگر روی پاکت دیدی نوشته «Liberica» یا «Excelsa»، انتظار یک فنجون غیرکلیشه‌ای داشته باش که با عربیکا و روبوستا متفاوته.

از آفریقا تا آسیا: قصهٔ سفر لیبریکا و اکسلسا

اواخر قرن نوزدهم، بیماری «زنگ برگ قهوه» (Hemileia vastatrix) مزارع عربیکا رو در سیلان/سریلانکا و بعد جاهای دیگه زمین‌گیر کرد. کشاورزا دنبال گونه‌ای مقاوم‌تر بودن و اینجا بود که لیبریکا و تیپ‌های نزدیک به اکسلسا از آفریقا پای‌شون به جنوب‌شرق آسیا باز شد. مالزی و اندونزی خیلی زود باهاش کنار اومدن؛ در فیلیپین، لیبریکا با اسم محلی باراکو (Barako) مشهور شد و تبدیل به هویت قهوه‌ای بعضی استان‌ها مثل باتانگاس و کاویت گشت.

اندونزی هم در سوماترا و کالیمانتان به کِشت لیبریکا و تیپ‌های اکسلسا رو آورد و بعدها نام‌هایی مثل لیبِریکای تونگکال جامبی تو بازار محلی جا افتاد. ویتنام—که امروز غول روبوستاست—در بعضی استان‌ها کِشت اکسلسا رو هم ادامه داد تا لحن اسیدیتهٔ متفاوتی به ترکیب‌ها بده. این جابه‌جایی‌ها باعث شد لَندریس‌های آسیا شکل بگیرن: یعنی تیپ‌های محلی که طی نسل‌ها با خاک و رطوبت و حشرات آنجا سازگار شدن و هر کدوم رنگ‌وبوی خودشون رو پیدا کردن.

تفاوت طعمی لیبریکا و اکسلسا: لیبریکا پُربدن، اکسلسا تُرد و معطر

اگر دنبال طعم‌های «کلاسیک» شکلات–فندقِ عربیکایی هستی، این دو شاید غافلگیرت کنن. لیبریکا معمولاً بادی/بدنهٔ بالا، تلخی نجیب و نت‌های «چوب معطر، کاکائوی تیره، میوه‌های گرمسیری رسیده» می‌ده. خیلی‌ها از عطرهایی مثل «جک‌فروت/کاکائو/چرم تمیز» حرف می‌زنن که اگر روست و فرآوری تمیز باشه، جذاب درمیاد. اکسلسا از اون طرف، اغلب اسیدیتهٔ زنده و میوه‌ای تیره–ترش رو رو می‌کنه؛ مثلاً آلوِ تیره، تمشک سیاه، گاهی یک حس «ترش–شیرین» که فنجون رو سرحال نگه می‌داره.

تفاوت دیگه، حس «لایه‌لایه» بودن‌شونه: لیبریکای خوب یه ستون فقرات قوی به نوشیدنی می‌ده—چه تو اسپرسو، چه تو دم‌آوری غوطه‌وری—درحالی‌که اکسلسا بیشتر مثل یک «چاشنیِ درخشان» عمل می‌کنه و عطر و اسیدیتهٔ خاصش رو می‌پاشه روی فنجون.

پروفایل طعمی که معمولاً می‌بینی

  • لیبریکا: تن‌واری بالا، کاکائوی تلخ، چوب سِدار، ادویهٔ شیرین، گاهی میوهٔ گرمسیری رسیده؛ پس‌مزهٔ کشیده.
  • اکسلسا: اسیدیتهٔ ترد، میوه‌های تیره–ترش (آلو، تمشک)، رایحهٔ معطر متفاوت، تن‌واری متوسط رو به سبک.

چرا این‌قدر با عربیکا فرق می‌کنن؟

جدا از ژنتیک، پوستهٔ ضخیم‌تر و بافت سفت‌تر دونه‌ها و هم‌چنین شرایط اقلیمی متفاوت، باعث می‌شه استخراج طعمی‌شون یه‌کم با عربیکا فرق داشته باشه. اگه روست و دم‌آوری درست باشه، تلخی «نجیب» و رایحهٔ تمیز می‌گیری، نه تلخی تند و ناپاک.

کشورهای تولیدکننده: از فیلیپین و مالزی تا اندونزی و ویتنام

لیبریکا و اکسلسا وقتی اواخر قرن نوزدهم بیماری «زنگ برگ قهوه» به مزارع عربیکا زد، راهی آسیا شدن و اونجا جا افتادن. چند نقطهٔ مهم رو بشناسیم:

فیلیپین – خانهٔ «Barako»

تو استان‌های باتانگاس و کاویت، لیبریکا با اسم محلی باراکو (Barako) معروفه. باراکو دونه‌های درشت و عطر کوبنده‌ای داره؛ فنجونش پُربدن، کاکائویی–چوبیه و تو نوشیدنی‌های روزمرهٔ مردم حسابی جا داره. کافه‌های قدیمی فیلیپین هنوز به باراکو تعصب مثبت دارن و این خودش هویت فرهنگی داره.

مالزی – لیبریکای ساحلی و مرتب

مالزی سال‌هاست لیبریکا می‌کاره. نمونه‌های تمیزش علاوه بر بادی بالا، یه شیرینی مالت‌مانند می‌دن؛ رایحهٔ چوب تمیز و کاکائو غالب می‌شه و اگه روست کمی روشن‌تر بشه، اشاره‌های میوه‌ای ظریفش هم می‌زنه بیرون.

اندونزی – تونگکال جامبی و هم‌محلی‌ها

اسم Liberika Tungkal Jambi تو سوماترا زیاد شنیده می‌شه؛ یه تیپ محلی که با رطوبت و خاک اون منطقه خو گرفته. فنجونش بادی بالا، ادویه‌ای–چوبی و اگه فرآوری شستهٔ مرتب داشته باشه، تمیز و دسته‌جمعی درمیاد. اندونزی برای اکسلسا هم جیب‌های کشت داره، هرچند پرسرصدا نیست.

ویتنام – اکسلسای کم‌حرف اما مفید

ویتنام غول روبوستاست، ولی اکسلسا هم تو بعضی استان‌ها کشت می‌شه و بیشتر نقش «چاشنیِ عطری–اسیدی» رو تو ترکیب‌ها بازی می‌کنه. وقتی شسته و تمیز بیاد، می‌تونه تک‌منشأ هم سرو بشه و یه تجربهٔ متفاوت بده.

ریشه‌های آفریقایی

نام «لیبریکا» از لیبریا میاد؛ کنار سیرالئون و کشورهای همسایه، خاستگاه‌های تاریخی این خانواده بودن. امروز حجم صادراتی‌شون کم‌تره، اما تو تحقیقات و ژن‌بانک‌ها اهمیت دارن.

بهترین روش‌های دم‌آوری برای لیبریکا و اکسلسا

با این دو رفیق باید کمی باحوصله‌تر دم کنی؛ جایزه‌اش هم یه فنجون شخصیتی‌تره. چند سناریوی عملی:

پوراورهای کاغذی (V60/کالیتا)

لیبریکا: روست مدیوم تا مدیوم-دارک معمولاً خوش‌صداست. ۱۵ گرم قهوه → ۲۵۰ گرم آب ۹۳–۹۴°C. بلوم ۳۰–۴۰ ثانیه، بعد دو پُرِ آرام تا جمعاً حدود ۳:۰۰–۳:۲۰. آسیاب رو یه نیش درشت‌تر از عربیکای روشن بگیر تا تلخی چوبی اضافه بالا نکشه. انتظار بادی بالا، کاکائو، چوب تمیز و یه شیرینی مالت‌مانند داشته باش.
اکسلسا: روست مدیومِ رو به روشن باعث می‌شه اسیدیته و میوه‌ای‌ها باز بشن. ۱۵ → ۲۵۰ گرم آب ۹۱–۹۳°C، سه پُر کوتاه با تلاطم کم، زمان کل ۲:۴۵–۳:۰۰. خروجی معمولاً زنده، میوه‌ای تیره–ترش و خوش‌عطره.

موکاپات/قهوه‌ساز روگازی

لیبریکا اینجا می‌درخشه. مخزن رو با آب داغ از قبل پر کن، شعلهٔ ملایم بگیر و به‌محض شنیدن قل‌قل، از روی حرارت بردار. اگه تلخی تیز شد، آسیاب رو یه کلیک درشت‌تر کن یا یه‌ذره دوز رو کم کن. اکسلسا هم شدنیه، فقط شعله پایین و رُست روشن‌تر انتخاب کن تا اسیدیتهٔ دوست‌داشتنی‌اش له نشه.

اسپرسو (ماشین خانگی/کافه‌ای)

لیبریکا تک‌منشأ: ۱۸ گرم ورودی → ۳۶–۳۸ گرم خروجی (۱:۲ تا ۱:۲.۱) در ۲۶–۳۰ ثانیه، دمای ۹۱–۹۳°C. کرما پر و بادی محکم می‌گیری. اگر تلخی جلو زد، خروجی رو تا ۱:۲.۲ بلند کن یا آسیاب رو نیم کلیک درشت‌تر کن.
اکسلسا در ترکیب: ۱۰–۲۰٪ کنار لیبریکا/روبوستا/عربیکا می‌تونه شات رو زنده و معطر کنه. اگر تک‌منشأ اکسلسا می‌زنی، خروجی کمی بلندتر (مثلاً ۱:۲.۲) کمک می‌کنه اسیدیته تمیز باز بشه.

غوطه‌وری (فرنج‌پرس/متود بلوچ)

لیبریکا: ۱۸ گرم → ۳۰۰ گرم آب ۹۴°C، ۴ دقیقه دم، کف رو بگیر و به‌آرومی بریز. بادی بالا و شیرینی جمع‌وجور می‌گیری.
اکسلسا: ۱۸ → ۲۸۰–۳۰۰ گرم آب ۹۲–۹۳°C، ۳:۳۰ تا ۳:۴۵. آسیاب رو اندکی درشت‌تر نگه دار تا تلخی ناخواسته نگیری.

آب و آسیاب؛ دو رفیق حیاتی

برای هر دو خانواده آب با سختی متوسط (TDS حدود ۸۰–۱۵۰ ppm) عطرها رو واضح‌تر می‌کنه و تلخی «خشونت» نمی‌گیره. یكنواختی آسیاب هم خیلی مهمه؛ ریزگرد زیاد = تلخی بی‌دلیل. تیغه‌های تمیز و تنظیم دقیق، معجزه می‌کنه.

راهنمای خرید: از «Barako» تا نمونه‌های تخصصی اکسلسا

برچسب‌خوانیِ لیبریکا/اکسلسا یه‌کم مبهم‌تر از عربیکاست، چون حجم بازارشون کم‌تره. اما با چند سرنخ، انتخاب هوشمندانه‌تر می‌شه.

روی برچسب دنبال چی بگردم؟

  • اسم گونه/واریته: Liberica / Coffea liberica برای لیبریکا؛ Excelsa یا liberica var. dewevrei برای اکسلسا.
  • منشأ: فیلیپین (به‌خصوص Barako در باتانگاس/کاویت)، مالزی، اندونزی (سوماترا/جامبی/کالیمانتان)، ویتنام.
  • فرآوری: شسته (تمیز و کنترل تلخی)، طبیعی (میوه‌ایِ رسیده و عطردار)، عسلی (میانهٔ شیرینی–بدنه).
  • جزئیات مزرعه/ارتفاع: هرچی شفاف‌تر، احتمال کیفیت بالاتر.

باراکو دقیقاً چیه؟

Barako اسم محلی لیبریکاست تو فیلیپین؛ غالباً دونه‌های درشت و رایحهٔ محکم داره. اگه دنبال فنجون پُربدن برای موکاپات یا اسپرسوی خونگی هستی، باراکو گزینهٔ خوش‌اخلاقیه. نسخه‌های تازه‌برشت با فرآوری تمیز، تلخی نجیب و رایحهٔ چوب–کاکائو می‌دن.

نمونه‌های تخصصی اکسلسا رو چطور پیدا کنم؟

اکسلسا معمولاً پرسر و صدا تبلیغ نمی‌شه. دنبال برشته‌کارهایی بگرد که روی برچسب Excelsa رو واضح نوشته‌ان و دربارهٔ استان/تولیدکننده توضیح دادن. نمونه‌های شستهٔ تمیز، تک‌منشأ به‌خوبی جواب می‌دن؛ طبیعی‌های خوش‌خشک هم می‌تونن نت‌های آلو/تمشک تیره رو بیارن بالا.

سه نشانهٔ سادهٔ تمیزی

  • بوی قبل از آسیاب: «کپک/گونی خیس/لاستیک» = نه؛ «کاکائو/چوب تمیز/ادویهٔ شیرین/میوهٔ تیره» = آره.
  • سطح خیلی روغنی و بوی کهنه تو رُست تیره می‌تونه نشونهٔ نگهداری بد باشه.
  • اگر برشته‌کار دربارهٔ «عیب پایین/دسته‌بندی تمیز» چیزی نوشته بود، جدی بگیر.

واریته‌های طبیعی و تیپ‌های محلیِ لیبریکا و اکسلسا

برای جذابیت بیشتر، چند اسم واقعی و کاربردی رو داشته باش:

لیبریکا – Barako، Liberika Tungkal Jambi و هم‌خانواده‌ها

Barako در فیلیپین نماد لیبریکاست: دونهٔ درشت، عطر کوبنده، بدنهٔ بالا. در اندونزی Liberika Tungkal Jambi یه تیپ محلی شناخته‌شده‌ست که با اقلیم مرطوب سوماترا جفت‌وجور شده. در مالزی هم لیبریکا به‌صورت لَندریس‌های محلی کِشت می‌شه؛ اسم‌هاشون شاید جهانی نباشه، ولی شخصیت طعمی مشابه: کاکائو–چوب، با شیرینی مالت‌مانند.

اکسلسا – لهجهٔ میوه‌ای تیره

اکسلسا رو تو برچسب بعضی قهوه‌های ویتنام و اندونزی می‌بینی؛ وقتی خوب فرآوری بشه، همون اسیدیتهٔ ترد و نت‌های آلو/تمشک رو می‌ده. تو ترکیب‌ها نقش «چاشنیِ درخشان» رو داره و در تک‌منشأ هم می‌تونه یک فنجون متفاوت بسازه.

چرا می‌گیم «واریتهٔ طبیعی»؟

چون این تیپ‌ها حاصل انتخاب طبیعت و کشاورز در محیط واقعی‌ان؛ نه کراس‌برداری آزمایشگاهی. نسل‌درنسل با خاک، رطوبت، ارتفاع، آفات و روش‌های محلی هم‌ساز شده‌ان و همین باعث می‌شه هر منطقه «لهجهٔ طعمی» خودش رو داشته باشه.

سوال طلایی: کِی سراغ لیبریکا برم و کِی اکسلسا؟

جواب کوتاه و خودمونی:
اگر نوشیدنی ستبر و «سیرکننده» می‌خوای—برای موکاپات، اسپرسوی شیربنیاد یا حتی فرنج‌پرس—برو سراغ لیبریکا. بادی می‌ده، کرما می‌ده، ستون فنجون رو می‌سازه.
اگر درخشش، اسیدیتهٔ شاداب و عطر میوه‌ای تیره–ترش می‌خوای—برای پوراورهای سبک، تک‌منشأهای خاص یا حتی «بالانس» کردن یه ترکیب سنگین—اکسلسا انتخاب زرنگانه‌ست.

برای شروع عملی، سه سناریو که بی‌دردسر جواب می‌ده:

  1. پوراور لیبریکا (مدیوم→مدیوم-دارک): ۱۵→۲۵۰ گرم، ۹۳–۹۴°C، زمان ۳ دقیقه؛ نتیجه کاکائو–چوب با بدنهٔ بالا.
  2. پوراور اکسلسا (مدیوم روشن): ۱۵→۲۵۰، ۹۱–۹۳°C، زمان ۲:۵۰؛ نتیجه آلو/تمشک تیره و اسیدیتهٔ ترد.
  3. ترکیب خانگی اسپرسو: ۷۰٪ لیبریکا + ۳۰٪ اکسلسا؛ شات ۱۸→۳۶–۳۸ گرم، ۲۶–۳۰ ثانیه، ۹۲°C؛ هم کرما داری هم درخشش.

آخر سر هم یادت باشه: برچسب‌هایی مثل Barako یا اشاره به جامبی/سوماترا/ایالت‌های مالزی سرنخ‌های خوبی‌ان. یه بسته کوچیک بگیر، با آسیاب و دما دو–سه بار بازی کن، و ببین ذائقه‌ات با کدوم لهجه بیشتر رفیق می‌شه. این دوتا خانواده برای وقتایی‌ان که دلت قهوهٔ «متفاوت و شخصیتی» می‌خواد—همون چیزی که هر بار بوکِشی می‌زنی، یه داستان تازه می‌گه. نوش جان!

جمع‌بندی قهوه لیبریکا و اکسلسا

در یک جمع‌بندی کوتاه: «تفاوت قهوه لیبریکا و اکسلسا» بیشتر به بدنه و عطر–اسیدیته برمی‌گردد. لیبریکا ستون فنجان را می‌سازد و برای اسپرسو، موکاپات و حتی غوطه‌وری انتخابی سیرکننده است؛ اکسلسا با میوه‌های تیره و اسیدیتهٔ شاداب، پوراورهای روشن و ترکیب‌های خلاقانه را جان می‌بخشد.

هنگام خرید، برچسب‌هایی مثل Barako یا Liberika Tungkal Jambi را جدی بگیر، به فرآوری و تازگی roast توجه کن و با آب با سختی متوسط و آسیاب یکنواخت، نتیجه را بهینه کن. اگر اولین‌بار است، یک بستهٔ کوچک از هر دو بگیر، با نسبت‌ها و دما بازی کن و ببین ذائقه‌ات به بدنهٔ کاکائویی لیبریکا نزدیک‌تر است یا به درخشش میوه‌ای اکسلسا. این تجربهٔ مقایسه‌ای، مسیرت را برای انتخاب‌های بعدی روشن می‌کند.

اگه از خوندن این مقاله لذت بردی، مطمئن باش توی بقیه بخش‌های «کافی‌لوژی» کلی مطلب جذاب دیگه منتظرت هست:

FAQ – سوالات متداول

قهوه لیبریکا و اکسلسا چه تفاوت طعمی و ساختاری دارند؟

لیبریکا معمولاً بدنهٔ بالا، نت‌های کاکائو و چوب تمیز می‌دهد؛ اکسلسا اسیدیتهٔ ترد و میوه‌های تیره–ترش مثل آلو و تمشک دارد. پوستهٔ ضخیم‌تر و دانهٔ درشت‌تر، استخراج را کمی متفاوت می‌کند و دم‌آوری دقیق‌تری می‌خواهد.

لیبریکا و اکسلسا از چه خانواده‌ای‌اند و چطور به هم ربط دارند؟

لیبریکا یک گونهٔ Coffea liberica است و اکسلسا در منابع جدیدتر غالباً به‌عنوان زیرگونه/واریتهٔ liberica var. dewevrei شناخته می‌شود؛ بنابراین خویشاوند نزدیک‌اند با لهجهٔ طعمی متفاوت.

کدام کشورها مهم‌ترین تولیدکنندگان این دو هستند؟

فیلیپین (باراکو)، مالزی، اندونزی (به‌ویژه جامبی/سوماترا) و در برخی استان‌ها ویتنام؛ خاستگاه تاریخی نیز غرب آفریقاست اما سهم صادراتی‌اش کمتر است.

چه روش‌های دم‌آوری برای هرکدام پیشنهاد می‌شود؟

لیبریکا در موکاپات و اسپرسو عالی عمل می‌کند و در پوراور مدیوم تا مدیوم-دارک بادی خوشی می‌دهد. اکسلسا در پوراور مدیوم روشن می‌درخشد و در ترکیب اسپرسو ۱۰–۳۰٪ عطر و اسیدیته می‌افزاید.

روی بستهٔ قهوه دنبال چه اطلاعاتی باشیم؟

نوع/واریته (Liberica یا Excelsa)، منشأ (فیلیپین/مالزی/اندونزی/ویتنام)، فرآوری (شسته/طبیعی/عسلی)، جزئیات مزرعه و ارتفاع، و سرنخ‌هایی مثل Barako یا Liberika Tungkal Jambi.

آیا اکسلسا را به‌صورت تک‌منشأ هم می‌توان مصرف کرد؟

بله؛ اگر فرآوری شستهٔ تمیز یا طبیعی خوش‌خشک باشد، تک‌منشأ اکسلسا فنجانی معطر با اسیدیتهٔ زنده می‌دهد؛ هرچند در ترکیب‌ها هم برای بالانس و درخشش بسیار محبوب است.